چه شد که نوشتن اینقدر سخت شد؟ از مد افتادن وبلاگ و وبلاگ خوانی؟ بی مخاطبی؟ شبکه های اجتماعی؟ همه ی اینها موثرند ولی شاید برای من بزرگ شدن و زیاد شدن دردها و دغدغه هایم بود که نوشتن را سخت و سخت تر کرد. من معمولا با دردهای بزرگ ناله نمی کنم. درد که از یک اندازه ای بزرگتر بشود فقط مچاله میشوم. درد در چهره ام فوران میکند اما هیچ صدایی از حنجره ام در نمی آورد. چهارسال پیش که آپاندیسم ترکیده بود دقیقه های آخر قبل از اتاق عمل که که انگار شیشه ی جانم داشت خالی
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت